چرخش چرخ اقتصاد به دست پرتوان کارگران

چرخ اقتصاد کشور به دست پرتوان کارگران زحمتکشی می‌گردد که با کمترین توقع در عرصه‌ی تولید نقش افرینی می‌کنند.

به گزارش نارخبر؛در کلام رهبر معظم انقلاب هم اهمیت به کار و تلاش و اقتصاد همیشه جاری و ساری است.ایشان می فرمایند:

 در مورد مسئله‌ی کارگر؛ خب، اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفته‌اند. اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفته‌ای داشته باشد، اقتصاد مستقلّی داشته باشد، رونق اقتصادی به‌معنای واقعی داشته باشد، باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛ چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک این‌جور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برهه‌ی اخیر به دست گرفته‌ایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمده‌اش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعه‌ی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایسته‌ی او است برخوردار باشد، باید روی مسئله‌ی تولید ملّی تکیه بکنیم. اگر کارگر در جامعه دلگرم به ‌کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کرده‌ام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ‌ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راه‌حل نداشته باشد؛ گره‌ای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.

 یک کار عمده در این قضیّه همین رعایت و ملاحظه کردن و در نظر داشتن جامعه‌ی کارگری کشور است؛ جامعه‌ی کارگری بایستی احساس تکریم بکند، احساس احترام بکند، احساس کند که قدر او دانسته میشود، قدر کار او دانسته میشود؛ اگر این به‌وجود آمد، آن‌وقت خستگی از کار، بی‌حوصلگی نسبت به کار، بی‌اعتنائی نسبت به کار، دیگر وجود نخواهد داشت و کار، درست و صحیح انجام میگیرد. خب یکی‌ از الزاماتی که وجود دارد این است که ما فرهنگ کار را ترویج کنیم، اهمّیّت کار را ترویج کنیم. بله عدّه‌ای هستند که تشنه‌ی کارند و کار پیدا نمیکنند؛ عدّه‌ای هم هستند که از بیکارگی بدشان نمی‌آید؛ ما باید فرهنگ کار را، ارزش کار را، اهمّیّت کار را در جامعه رایج کنیم؛ جوری باشد که در بینش عمومی مردم ما، کار، جای خودش را پیدا کند، جایگاه خودش را پیدا کند. این یکی از کارهای لازم است. و «کار» مهم است؛ نوع کار، در درجه‌ی دوّم است. اینکه بگوییم من این کار را نمیخواهم، آن‌ کار باید به من داده بشود، این مسئله‌ی دوّم است. مسئله‌ی اوّل، نفْس علاقه‌ی به‌ کار و اشتیاق به ‌کار است؛ این بایستی در جامعه ترویج پیدا کند و کار [به‌عنوان] ارزش شناخته بشود؛ کارگر وقتی میگوید «من کارگرم»، احساس افتخار کند، احساس حقارت نکند؛ کمااینکه واقع قضیّه هم همین است، اگر ما همه‌ی ثروتهای دنیا را هم یک جا جمع کنیم، همه‌ی پول‌دارهای عالم هم بیایند یک‌ جا جمع بشوند، [امّا] کارگری برای کار نباشد، بی‌فایده است؛ کارگر، ستون فقرات اقتصاد و ستون فقرات تولید است. البتّه من بارها گفته‌ام که هر‌ بخشی سهمی دارد؛ کار‌آفرین و کارفرما و کارگر و مدیرِ دولتی هرکدام سهمی دارند؛ این عناصر گوناگون که با هم همکاری بکنند، کار در اوج زیبایی و خوبی و کمال انجام میگیرد؛ این معلوم است، باید همه با ‌هم همکاری کنند؛ امّا نقش کارگر را به‌عنوان محورِ حرکتِ کار و فعّالیّت و اشتغال در کشور، بایستی [به‌عنوان] ارزش معرّفی کرد که مایه‌ی سربلندی باشد. اگر از یک کسی [مثلاً] از یک جوانی بپرسند پدرت چه‌کاره است؟ با افتخار بگوید کارگر است؛ کمااینکه با افتخار میگفت مثلاً مدیر است؛ این یک گام بسیار مهم است. امنیّت شغلی یکی از الزامات است؛ که این مربوط است به مسئولین دولتی. امنیّت شغلی کارگرها خیلی مهم است. تأمین معیشت کارگران خیلی مهم است. کلمه کلمه‌ی همین مطالبی که آقای وزیر بیان کردند، باید دنبال بشود؛ بایستی کار انجام بگیرد برای هرکدام از اینها. حرکت باید انجام بگیرد؛ [باید] همه احساس مسئولیّت بکنند تا این حقایق تحقّق پیدا کند. بنابراین همه مسئولند؛ هم دولت مسئول است، هم کارفرما مسئول است، هم کارگر مسئول است، هم کارآفرین مسئول است؛ همه در حدّی مسئولیّت دارند. اگر مسئولیّتها انجام بگیرد، کار، درست انجام خواهد شد.

 حالا این [مطلبی] که بنده دارم عرض میکنم، به‌عنوان موعظه نیست؛ نه اینکه ما داریم حالا موعظه میکنیم، نصیحت میکنیم، [بلکه] این حرف زدن و این گفتن، برای این است که یک تفکّر عمومی به وجود بیاید، یک خواست عمومی به وجود بیاید و همه بخواهند که این مقاصد تحقّق پیدا بکند. این اسم سال که گذاشته میشود، عنوان «اقتصاد مقاومتی» که تکرار میشود، برای این است که این خواست عمومی، در دلها، در زبانها، در عملها خودش را نشان بدهد و همه به این سمت حرکت بکنند. وقتی یک چیزی به‌صورت یک گفتمان عمومی درآمد و خواستِ عمومی شد، طبعاً تحقّق پیدا میکند؛ یعنی مسئولین هم در همان جهت حرکت میکنند.

 خب، یک نکته هم اینجا وجود دارد که ما آن را نباید فراموش کنیم که واقعاً نظام جمهوری اسلامی در این جهت باید خیلی سپاسگزار جامعه‌ی کارگری باشد. شما میدانید، جامعه‌ی کارگری در مسائل سیاسی و اجتماعی نقش‌آفرین است؛ در دنیا این‌جور است. اعتصاب کارگرها در فلان کارخانه یا فلان دستگاه یا فرض کنید دستگاه‌های گوناگون، ضربه‌های مهمّ اقتصادی و سیاسی به دولتها وارد میکند. از روز اوّلی که این انقلاب به پیروزی رسید، دشمنان سعی کردند از این حربه علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند؛ از روز اوّل سعی کردند کارگرها را به یک شکلی وادار کنند که تأثیر سیاسی منفی روی نظام جمهوری اسلامی بگذارند. و همیشه کارگر، جانب جمهوری اسلامی را گرفته، جانب نظام را گرفته و از نظام حمایت کرده است. جامعه‌ی کارگری ما درواقع در این سی و چند سال به دشمنان نظام اسلامی سیلی زده است! جمهوری اسلامی و همه‌ی دست‌اندرکاران باید سپاسگزار جامعه‌ی کارگری باشند؛ بعد از این هم به فضل الهی همین‌جور خواهد بود. جامعه‌ی کارگری ما جامعه‌ی متدیّنی است؛ با همه‌ی تلاشی که دشمن میکند، طبق وظیفه‌ی الهی و اسلامی خودش حرکت میکند و عمل میکند و قهراً در کنار نظام، برای نظام و در خدمت نظام است؛ خب این را بایستی همه قدر بدانند.

 من مسئله‌ی اشتغال را هم مطرح کنم. مسئله‌ی اشتغال یک مسئله‌ی وسیع‌تری از مسئله‌ی کارگری است. اشتغال مسئله‌ی مهمّی برای کشور است. هر مسئولی -حالا دوره‌ی انتخابات است و [بعد] یک چند جمله هم راجع به انتخابات عرض خواهیم کرد- و هر کسی که مسئول کشور یا مسئول دولت یا مسئول بخشهای اقتصادی دولت در دولت آینده بشود، بایستی از روز اوّل، همّت خود را بگمارد به مسئله‌ی اشتغال. اینها چیزهایی نیست که انسان جایز بداند که در اینها تأخیر بکند، باید از همان روز اوّل به مسئله‌ی اشتغال بپردازند. اگر اشتغال را مسئولین ما توانستند در داخل کشور به شکل مناسب تأمین بکنند، آسیب‌های اجتماعی هم کم خواهد شد، مشکلات گوناگون جوانها [هم] کم خواهد شد، آفتهای فراوانی که وجود دارد و ناشی از بیکاری و بیکارگی است [هم] کم خواهد شد. این‌همه که ما هزینه میکنیم برای مواجهه‌ی با موادّ مخدّر و قاچاق موادّ مخدّر و امثال اینها، بخشی از اینها ناشی از وجود بیکاری، وجود بیکاران و نبود اشتغال است. مسئله‌ی اشتغال خیلی مهم است! در درجه‌ی اوّل است.

 و عرض کردیم، بین اشتغال و تولید ملّی ارتباط وجود دارد. اگر ما بخواهیم اشتغال در کشور به وجود بیاید، باید به تولید ملّی -تولیدِ به‌معنای عامّ کلمه؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، تولید خدمات- اهمّیّت بدهیم؛ همه‌ی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و برای اینها برنامه‌ریزی بشود. اینها چیزهایی نیست که جایز باشد ما اینها را تأخیر بیندازیم، باید در اوّلین فرصتها مسئولین ذی‌ربط -هرکه مسئول است و مسئول خواهد بود- به این مسئله بپردازد. بنابراین، این مسائل، جزو مسائل اولویّت‌دار و درجه‌ی اوّل نظام است

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − پنج =