بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشتری من المومنین باموالهم و انفسهم بان لهم الجنه.
قرآن کریم
در این لحظات حساس که لشکریان اسلام ، می روند تا با دادن جان خویش از آرمانهای الهی و میهن خود پاسداری کنند ، وصیت نامه خویش را آغاز می کنم .شب هنگام است ؛ در میعادگاه عاشقان حسین ، همه در حال وداعند ، این آخرین دیدار است ؛ کوله بر دوش و آماده رزم ، منتظر طلوع فجر … در دست بسیجیان ، اسلحه بر زمین افتاده شهدایمان است و در دلهاشان نور ایمان ، می توان نور خدا را بر جبینهاشان دید … این خیل مشتاق ، گویی به سراغ معشوق خود می روند ، این گونه که آرام و قرار ندارند…
گاهی اوقات فکر می کنم که باید روزی هزاران هزار بار ، شکرالهی را به جای آورد که در چنین موقعیتی زنده هستم و می توانم در راه حق جهاد کنم و جان ناقابل خود را – که امانتی بیش نیست – در راه قرآن و اسلام فدا نمایم.
ای جوانان عزیز ! ای امت قهرمان !
فرصت ها را غنیمت بشمارید و راه شهدای عزیز را ادامه دهید که تنها مایه عزت ما ، همین جهاد در راه خداست. مبادا که از امام دست بردارید ؛ او بود که اسلام را نجات داد .
و شما ای پدر و مادر عزیزم!
بدانید که من آگاهانه به این راه ، قدم گذاشتم و می خواهم – اگر خدا قبول کند – همچون حضرت « علی اکبر (ع) » در کربلای ایران ، خونم ریخته شود … اگر خداوند ، توفیق شهادت را نصیبم کرد ، شما صبور و بردبار باشید که خداوند صابران را دوست دارد ؛ و خدای را شاکر باشید ، که امانت الهی را باز پس داده اید.
و شما برادران و خواهرانم !
امیدوارم که شما نیز همیشه موفق و موید بوده باشید و راهی را بروید که رضای خداوند در آن است .
التماس دعا
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته مهدی ناصری ۱۳۶۳/۱۲/۲۰
« روحش شاد و یادش گرامی »