به گزارش نارخبر؛ به نقل از فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
ظلم جریان اصلاحطلب به زنان و دختران ایرانی
روزنامه شرق در تیتر اصلی صفحه اول در گزارشی با عنوان «آتشهایی بدون دود» نوشت: «این گزارش، روایت حضور و گفتوگو در سه خانهای است که سیاهپوش خودسوزی دخترانشان شدهاند؛ اما هیچکدام از آنها خشونت پنهانشده پشت خودسوزیهای عزیزانشان را به نهادی مسئول اطلاع ندادهاند؛ چراکه علنی شدنش را مساوی با بیآبرویی برای خود و خانوادهشان میدانند. هر سه مرگ تلخ رخداده در این گزارش در طول زمستان ۱۴۰۰ رخ داده است، گفتوگو با خانوادهها در اواخر بهار ۱۴۰۱ انجام شد و حالا این گزارش در حالی منتشر میشود که خبر خودسوزی یک زن دیگر هم به گوش رسیده است.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «روزها از پی هم میگذرند، خاکستری پشت خاکستری دیگر، تل میشود در کنج خانهها، گاهی در گوشه آشپزخانه و گاهی در میانه حیاطی که پیشتر گل بود و باغ. همین میشود که دود این آتشها چشم کسی را نمیسوزاند؛ گویی آتشی است بدون دود… خودسوزی بهعنوان ابزار اعتراض زنان در کردستان شناخته میشود اما اینطور نیست که زنان بهعنوان اولین ابزار سراغ چنین کاری بروند. آنها میجنگند. فریاد میزنند. اعتراض میکنند. صدایشان را بالا میبرند؛ اما زمانی که دیگر کارد به استخوانشان میرسد و میبینند چارهای برایشان نمانده است، با این اقدام فریاد اعتراضی خود را به گوش همه میرسانند.»
روزنامه شرق اما در ادامه هدف اصلی خود را از انتشار این گزارش سیاه، نمایان میکند و مینویسد: «خودسوزیهایی که دلایل آنها در اخبار رسمی تنها با عنوان «به خاطر مشکلات خانوادگی» یاد میشود اما واقعیت از تنها «یک مشکل خانوادگی» وسیعتر است…دختری که خیلی زود ازدواجکرده است. اغلب آنها کودک همسر هستند. وارد زندگی زناشویی که میشوند هیچچیزی نمیدانند.»
متأسفانه برخی رسانههای اصلاحطلب بهگونهای تصویرسازی میکنند که گویی ایران برای زنان و دختران، جهنمی بیش نیست. نکته قابلتوجه اینجاست که زنان و دختران موفق ایرانی هیچ جایی در میان اخبار اصلی این رسانهها ندارند. نکته دیگر اینکه این قبیل گزارشهای سیاه و تلخ، بهسرعت با استقبال ویژه رسانههای معاند مواجه میشود.
رسانههای معاند حداقل با یک نقطهضعف جدی مواجه هستند و آن اینکه امکان تهیه گزارش میدانی در داخل کشور را ندارند؛ اما این قبیل گزارشهای سیاه در روزنامههای اصلاحطلب، این خلأ را برای رسانههای معاند پُر میکند؛ بهعبارتدیگر برخی خبرنگاران در رسانههای اصلاحطلب در داخل، خواسته یا ناخواسته بهعنوان «خبرنگار نیابتی» رسانههای معاند عمل میکنند.
چندی پیش یکی از کاربران فضای مجازی در مطلبی نوشت: «فرانسه حداقل سن رضایت برای رابطه جنسی را به ۱۵ سال تغییر داد. قابلتوجه غربگرایانی که اروپا برایشان، قاره آمال و آرزوهاست. در ایران، برای ازدواج دختر زیر ۲۰ سال جامه میدرند که کودک همسری را رواج میدهند ولی رابطه جنسی با دختر ۱۵ ساله مشکلی ندارد.»
کاربر دیگری نیز در مطلبی نوشت: «۲۱۶ هزار کودک طی ۷ دهه گذشته در کلیسای کاتولیک فرانسه مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتند! این کشور رابطه جنسی با محارم را نیز قانونی کرده است! حالا طرفداران همین فرهنگ مدعی حقوق زن و کودک در اسلام هستند! فرانسه مهد آزادی نیست، مهد نکبته!».
پیشازاین نیز یکی از فعالین رسانهای در مطلبی نوشته بود: «بازی با واژه “کودک همسری” توسط امثال ابتکار و مولاوردی در حالی است که ابتکار (در مقطعی که در دولت روحانی معاون رئیسجمهور بود) رسماً سن موردحمایت دولت برای ازدواج را ۱۳ سالگی عنوان و خودش نیز در ۱۷ سالگی ازدواجکرده است.»
موضع مشترک حزب «اتحاد ملت» و گروهک تروریستی کومله درباره دولت رئیسی
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «آذر منصوری» دبیر کل حزب اتحاد ملت و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نوشت: «بر اساس بررسی اتاق بازرگانی تهران نرخ تورم کشور ما در ماههای فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ به ترتیب ۱۶ برابر تورم در عربستان ۶.۷ برابر عراق و ۲.۷ برابر پاکستان بوده است. برخی برآوردهای اقتصادی ازجمله برآورد مندرج در بیانیه ۶۱ اقتصاددان کشور حکایت از آن دارد که ادامه سیاستهای موجود دولت میتواند نرخ تورم را در ماههای آتی افزایش داده و در صورت عدم چارهجویی مناسب احتمالاً به نرخی سهرقمی تبدیل نماید.»
در ادامه این مطلب آمده است: «واضح است که استمرار نرخ تورم بالا، بیش از هر کس بر اقشار ضعیف و کمتر برخوردار تأثیر خواهد گذاشت و برخلاف ادعا و وعدههای دولت به فقیر سازی همگانی خواهد انجامید؛ بنابراین در یک سالی که از حاکمیت یکدست دولت سیزدهم، میگذرد، نهتنها وعده تورم تکرقمی محقق نشده است، بلکه اقشار متوسط و محروم جامعه به نسبت قبل فقیرتر نیز شدهاند.»
رسانههای معاند که مواجببگیر دشمنان ملت ایران هستند، بیش از هر چیز «امید مردم ایران» را نشانه گرفتهاند. هدف اصلی این رسانهها این است که القاء کنند که همه دنیا گلستان است و تنها ایران در وضعیت اسفناک قرار داشته و در ضمن اوضاع روزبهروز نیز بدتر شده و هیچ روزنهای امیدی هم وجود ندارد.
متأسفانه برخی رسانهها و جریانهای سیاسی در داخل با این پروژه ضد ایرانی همصدا و همراه شده و به آن ضریب میدهند. بر همین اساس اخبار خوب یا سانسور شده یا تحریف و مخدوش میشود.
اصلاحطلبان اصلاً به این مسئله اشاره نمیکنند که دولت روحانی در چه وضعیتی قوه مجریه را به دولت رئیسی تحویل داد. آیا روحانی کشور را در بهترین شرایط به دولت سیزدهم تحویل داد؟! ما در سال گذشته در زمینه واکسیناسیون کرونا در چه وضعیتی بودیم؟ در مورد قطعی برق چطور؟ مشکل آب در برخی استانها و از جمله خوزستان چطور؟
واقعیت این است که برخی رسانهها و فعالین اصلاحطلب با کلیدواژههایی از جمله «حاکمیت یکدست» و «فقر همگانی» و…دقیقاً در پازل دشمن بازی میکنند. این قبیل فضاسازیها دقیقاً از سوی بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و اینترنشنال سعودی نیز پیگیری میشود. آیا در این میان، تقسیم کار صورت گرفته است؟!
همه مشکل دارند، بهجز آمریکا و تروئیکای اروپا
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «ایرانِ بی برجام» نوشت: «شرایط امروز به هر دلیل (ناتوانی تیم مذاکرهکننده یا روشن نبودن تکلیف مسئولان دولت سیزدهم با خودشان، یا مبهم بودن شرایط پیشرو و…) به نفع ایران نیست و جز نابود کردن فرصتها بهرهای ندارد.»
یکی از محورهای اصلی خبری در رسانههای معاند این است که در مسئله برجام، آمریکا و تروئیکای اروپا را تطهیر و بزک کرده و صرفاً ایران را بهعنوان مقصر معرفی میکنند.
نکته قابلتأمل این است که این خط خبری عیناً در برخی رسانههای داخلی نیز دنبال میشود. «مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق در سالهای گذشته در گفتوگویی با اشاره به چرایی انتشار تیترهایی از قبیل «امضای کری تضمین است»، گفته بود: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.»
در حال حاضر دولت سیزدهم ۴ شرط را برای احیای برجام اعلام کرده است؛ لغو دائمی و پایدار تحریمها، دریافت تضمین معتبر، راستی آزمایی عینی و عملی و پایان یافتن ادعاهای واهی آژانس درباره فعالیتهای نظامیِ هستهای در ایران. شروط ایران کاملاً منطقی و منطبق بر منافع ملی است، ولی بااینحال جریان رسانهای معاند و جریان تندرو اصلاحطلب در داخل با عوض کردن جای طلبکار و بدهکار، ایران را بهعنوان تنها مقصر این پرونده معرفی میکنند.
انتهای پیام/