سلیمان دلیریان کارشناس علوم سیاسی در گفتگو با نارخبرگفت: کودتای ۳ اسفند پایان یک دورهای از تاریخ ایران بودکه از عصر مشروطه و به نحوی از دوره جنگهای ایران و روسیه آغاز شده بود. این دوره با رضاخان تمام و عصر پهلوی آغاز شد
. وی ادامه داد: نقش انگلیس در کودتای رضاخان چنان روشن بود که دولت انگلیس هیچ گاه آن را انکار نکرد،در واقع کودتای سوم اسفند، مبنایی جدید و شیوهای نوین برای استثمار ایران توسط مهرههای سیاسی انگلیس بود. در شیوه جدید انگلیسیها، بهرهبرداری از منابع اولیه داخل کشور، و نیز ترویج نوگرایی و تحول اجتماعی به سبک و سیاق زندگی غرب، از طریق گماشتن مهرههای مطیع و تابع انجام میگردید
. ایشان افزود: این کودتا وابستگی سیاسی و اقتصادی ایران را به غرب بیشتر و افزونتر نمود. رضاخان با تکیهزدن بر مسند قدرت، عملا به بازوی پرتوان انگلیسیها در ایران تبدیل گردید. رخداد کودتای سوم اسفند سبب شد تا موسس سلسله پهلوی رضا شاه بتواند خود را سپر سیاسی ایران مطرح کند. با این حال از همان اوان کودتا جنجال هایی راجع مسبب آن راه افتاد که در اثر آن رضا خان و سپس رضا شاه ناگزیر شد روایاتی مسلط و مشروعیت ساز راجع به کودتا مطرح کند که توسط روزنامه ها رواج داده شد.
ایشان در پایان گفتند: مطامع سیاسی و اقتصادی انگلیس در آن شرایط بهخوبی بیانگر مداخله این کشور در کودتا است. انگلیس بعد از ناکامی در کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی به خصوص شکست در قرارداد ۱۹۱۹، کودتا را بهترین و مهمترین ابزار مداخلهجویی سیاسی و اقتصادی میدانست. از این رو ضمن طراحی و برنامهریزی در روش و نحوه کودتا، با اقداماتی چون اخراج فرمانده روسی قزاق، مسلح نمودن برخی از قزاقها و… عملاً زمینه کودتا را نیز فراهم نمود.