به گزارش نار خبر به نقل از ایکنا ؛ نشست نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام رضا(ع) در مسجد جامع ساوه، شب گذشته ۱۱ شهریور در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
مدتی قبل وقتی عمادالدین شیخ الحکمایی؛ پژوهشگر خطوط و اسناد و کتیبههای تاریخی به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن میکرد با یادگار نوشتهای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن دریافت که این یادگار نوشته دستخط منسوب به امام رضا(ع) است. دستخط روی یک آجر خشت ۳۱ در ۳۱ نوشته شده است.
شیخ الحکمایی در این نشست سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
یادگارینویسی یک سنت جدیدی نیست و از خیلی قدیمترها و حتی از پیش از اسلام در ایران یادگارینویسیهایی داریم. بیشترین چیزی که در فضای مجازی پیرامون این کتیبه به عنوان انتقاد منتشر شد این بود که این افراد شأنیتی برای امام قائل بودند که این یادگارینویسی با نگاه امروزی در شأن امام نیست ولی وقتی به فضای قدیم برمیگردیم و میدانیم نوشتن یادگاری کار فرهیختگان و افراد شاخص و بزرگ بوده و نه عموم مردم، اتفاقا این مسئله در شأن امام تلقی خواهد شد. یک نکته پیرامون این اثر رواج واژه «حضر» در یادگارینویسیها است که بعدها فارسی میشود و به جای آن کلمه یادگاری نوشته میشود.
اندازه یادگارنوشت خیلی کوچک است. برخی گفته بودند نگارش این متن چقدر زمان میبرد ولی چنین متنی را میشود در عرض ده دقیقه روی آجر نوشت. یک نکته مهم دیگر که قابل بحث است و باستانشناسان به عنوان تردید مطرح کردند کاربرد آجر با این ابعاد در آن دوره است. این افراد عنوان کردند تصور ما بر این است این نوع آجر مربوط به قرون پنج و شش است ولی این سخن متکی بر پژوهش جدی نبوده است و بحث تجربی بر اساس نمونههای دیدهشده بوده است.
نکته دیگری که توضیحش لازم است این است که در یک بخش از میانه این ستون اثر رنگی داریم یعنی زمینهای که با سفید انجام شده و روی آن با رنگ قرمز یک نقش به وجود آمده است. نقش خیلی واضح نیست ولی چیزی شبیه نخل است. خود این میتواند نشانه قدمت اثر باشد.
علت کشف اثر پس از دوازده قرن
نکته دیگر که در ماندگاری اثر اهمیت دارد این است که در دورههای بعد لایههایی از کاهگل و گچ روی این قسمت را پوشانده بود. برخی این سوال را مطرح کردند که این اثر چرا تا الآن دیده نشده است، پاسخ این است که تا سالها این اثر زیر پوشش قرار داشته است.
بحث بعد ادعای جعل است. بنده به عنوان پاسخ عرض میکنم اگر کسی جعل میکند دنبال منفعت است. تصور من بر این است هیچ توجیهی برای اینکه چیزی جعل شده باشد که از آن هیچ استفادهای نشده باشد وجود ندارد.
مسئله دیگری که مطرح میشود این است که نام علی بن موسی خیلی پربسامد است. ما باید چند مولفه مشخص را کنار هم بگذاریم و منابع را جستوجو کنیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم. ما چیزی حدود دوازده مورد نام علی بن موسی داریم که میتواند احتمال نگارش این یادگاری توسط آنها نزدیک باشد ولی در جمعبندی کلی میتوان گفت غالب این نامها به نحوی با اطلاعات اثر همخوانی ندارد.
در مورد مسیر سفر امام پژوهشهای زیادی انجام شده ولی غالب نظرها بر سفری است که از مسیر بصره و اهواز و بهبهان بوده است. در این مسیر تعدد قدمگاهها وجود دارد. مقدم بر این میخواهم عرض کنم کشف و اثبات این یادگاری مغایرتی با آن مسیر ندارد یعنی درست است طبق تحقیقاتی که انجام شده شروع سفر از ابتدای سال ۲۰۱ بوده است و این مسیر حدود سه ماه طول کشیده ولی آیا امکان وجود سفرهای دیگری برای حضرت نیست؟ آیا نمیتواند سفری به این حوالی انجام شده باشد؟ در منابع متعدد و دست کم از حدود سال ۴۰۰ گزارشاتی داریم از حضور امام در قزوین و در کنار آن مویدات دیگری وجود دارد از جمله فوت فرزند دو ساله امام در قزوین به نام شاهزاده حسین که باز احتمال حضور امام در ساوه را تقویت میکند.
یادگارینویسی امام رضا(ع)؛ امتداد یک سنت حجازی و عربی
در ادامه این نشست احمد خامهیار، پژوهشگر تاریخ سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در عربستان کنونی تعداد زیادی سنگنوشته و سنگنگاره داریم که برخی از آنها تا حالا شناسایی شده و هنوز شناسایی کتیبههای بیشتر در دستور کار است. ما تعداد زیادی سنگنوشته در جزیره العرب به ویژه مناطق غربی مثل حجاز یا جنوب بادیه شام یعنی اردن امروزی داریم که به زبانهای غیر عربی یا زبان عربی با الفباهای عربی قبل از اسلام نوشته شدند و کتابهای متعددی هم درباره آنها نوشته شده است.
پس یک سنت قوی یادگارنویسی در حجاز و جزیره العرب و حوزههای جغرافیایی نزدیک به آن وجود داشته که بعد از اسلام هم این سنت به طور گسترده و چشمگیری ادامه پیدا کرده و کتیبههای متعددی به خط عربی امروزی از سالهای اولیه گسترش اسلام در حجاز سراغ داریم و شناسایی شده است.
یک پیشینهای که میتوانیم برای یادگارنوشته امام رضا(ع) ذکر کنیم و هیچکس به آن اشاره نکرده است این است که ما در حجاز یادگارنوشتههایی منسوب به شخصیتهای اهل بیت داریم؛ از جمله دو یادگارنوشته یکی به نام زید بن حسن است که تداعیکننده نام زید فرزند امام حسن مجتبی(ع) است. مهمتر از این، سنگنوشتهای است که نام جعفر بن محمد را دارد و چند سال پیش در منطقهای نزدیک جنوب حجاز شناسایی شد. قاعدتا مشهورترین شخصی که در ذهن تداعی میکند امام صادق(ع) است.
سنت یادگارنگاری بعدا به ایران هم انتقال یافت ولی تفاوت سنت ایرانی و حجازی یادگارنویسی در این است که در ایران عمده یادگاریها در بناهای تاریخی است و عمدتا به صورت جوهر و رنگ روی بناهای تاریخی است. در مسجد جامع نطنز، مسجد جامع اصفهان و بسیاری دیگر از بناهای تاریخی پر از یادگاریهایی هست که اگر بازخوانی شود و ثبت شود اطلاعات تاریخی مهمی به دست میآید از جمله اینکه چه کسانی آنجا حضور پیدا کردند.
نتیجهگیری من این است اگر این کار را به عنوان امتداد یک سنت حجازی و عربی ببینیم تا حدودی ابهام اینکه این کار در شأنیت امام نیست برطرف میشود، مخصوصا با توجه به اینکه دو نمونه یادگارنوشته از خود اهل بیت در حجاز شناسایی کردیم. عموما این یادگارنوشتهها را خود اشخاص مینوشتند برای ثبت حضور خودشان و لذا این توجیه که بگوییم شخص دیگری بعدا آمده برای ثبت حضور امام در این مسجد این متن را نوشته قابل پذیرش نیست چون چنین کاری عرف نبوده است. مضاف بر اینکه در آن دوره سنت اینکه برای پیشوایان دینی قدمگاه و … بسازند وجود نداشته است و اینها از یک دوره تاریخی متاخر شروع شده است مثلا از قرن پنج و شش است.انتهای پیام