خون شهیدان را پایمال نکنید

در بخشی از وصیت‌نامه شهید سید «غلامرضا باشی» آمده است: ای ملت شهید پرور ایران خون شهیدان را پایمال نکنید از توطئه‌های دشمن آگاه باشید.

به گزارش نار خبر؛ شهید والامقام سید غلامرضا باشی در ۱۷ مرداد سال ۱۳۴۲ در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش در شهر نراق به دنیا آمد، شدند در کلاس سوم دبیرستان بود که جنگ تحمیلی شروع شد. شهید باشی مشتاقانه ندای رهبر را لبیک گفت و همراه با همکلاسی‌هایش به جبهه رفت، سه بار از طریق سپاه پاسداران به جبهه اعزام شد. در سال ۱۳۶۰ در عملیات فتح المبین به عنوان تک تیرانداز مشغول انجام وظیفه بود. که در دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ و در عملیات فتح المبین غرب رودخانه کرخه مقابل شوش دانیال در شیار شِلِش ندای حق را لبیک گفت. پیکر مطهرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.

قسمتی از وصیت نامه شهید:

از اینکه حس می کردم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم غمگین بودم. من نمی توانستم به خود بقبولانم که برادرانم در مرزها شهید بشوند و من هر روز شاهد این باشم.

پدر ارجمندم ، مبادا روحیه خود را ببازی و گریه کنی چون گریه تو باعث ناراحتی من است، پدر جان دیگر پیش جدمان سر شکسته نیستم. چون پسرت راهی رفت که آنها رفته اند و امیدم این است که در شب اول قبر به پا بوس آنها بروم.

مادر مهربان و عزیزم، سلام مرا بپزیر، حلالم کن، مبادار در فقدان من گریه کنی ، در بالای خانمان پرچمهای سبز برپا کنید و دوستانم را به مهمانی دعوت کنید و افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده است.

ای برادران عزیزم، سلام گرم مرا بپذیرید و از انقلاب خون بارمان با تمام وجود دفاع کنید و سعی کنید برای حفظ اسلام از بذل جان و مال هیچ دریغ نکنید.

ای ملت شهید پرور ایران؛ خون شهیدان را پایمال نکنید و از توطئه های دشمن آگاه باشید و هیچ وقت رهبر عزیزمان را تنها نگذارید.

  شهید سید غلامرضا باشی از زبان یک همرزم:

  سید غلامرضا باشی اسوه اخلاق ناب محمدی(ص) بود.خنده هایش آرام و متین بود.خیلی با قرآن و نهج البلاغه مانوس بود.من نمی دانم نوشته هایش در اختیار کیست ؟ ولی اگر پیدا شود هر خط آن برای همه درس بزرگی خواهد بود.

   پس از ۲۸ سال اکنون می شود زبان گشود و گفت در زمان حضور در جبهه و مقرهای پشت خط علاوه بر رزمندگان نراق خیلی از رزمندگان اهل محلات و خمین و…آرزوی مصاحبت با این سید را داشتند.مداحی می کرد.دعا های کمیل و توسل و… را به زیبایی قرائت می کرد. صدا و صوت دلنشینش هنوز در گوش خیلی از نراقی ها و رزمندگان طنین انداز است.
مادرش چقدر برایش مقدس و پدرش مورد احترام ویژه اش بود و به بقیه اعضای خانواده مساعدت داشت.در مقطع تحصیلات راهنمایی در امر قالی بافی و نظافت منزل و… به مادرش کمک می کرد.این ویژگی کمتر در بین جوانان نراق رایج بود.
   عاشق ولایت مداری امام خمینی(ره) بود .به تهذیب نفس و خود سازی اهمیت ویزه ای قایل بود.حتی در جبهه نیز با مطالعه کتاب های اخلاقی از نفس خودش حساب کشی می کرد.
خیلی در شهر نراق جستجو کردم اما یک نفر حتی از اعضای طایفه اش از سید غلامرضا باشی ناراحتی نداشته اند.بنابراین بر اساس حدیث قدسی من عشقته عشقت … روشن است که خالقش نیز عاشق او بوده و در عملیات فتح المبین در تاریخ ۶۱/۲/۱ به همراه سه یار خداجویش (بیابانگرد-محمودی-عباسی) به سوی معبودش پر کشید و عاقبت به خیر شد.
ما هم رهرو شهیدان همچنان ” تا انتها حضور ” خواهیم داشت و راهشان را ادامه می دهیم.

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *