به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی نارخبر؛ استکبارستیزی در منظومه فکری انقلاب اسلامی، نه واکنشی احساسی بلکه تجلی یک آگاهی تاریخی و تمدنی است؛ آگاهیای که در بطن آن، روح استقلالطلبی، عدالتخواهی و کرامت انسانی ملت ایران جریان دارد.
از نهضت تنباکو تا قیام ۱۵ خرداد و از انقلاب اسلامی تا امروز، ملت ایران همواره کوشیده است از زیر سلطه قدرتهای جهانی خارج شود و بر پای خود بایستد.در اندیشه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، استکبارستیزی یک اصل راهبردی برای حفظ هویت و صیانت از ارزشهای اسلامی است.
این مفهوم نه فقط در سیاست خارجی، بلکه در ساختار فکری، فرهنگی و تربیتی جامعه نقش محوری دارد.ملت ایران با درک تجربههای تاریخی استعمار، فهمیده است که وابستگی، مقدمه انحطاط و بیهویتی است.از اینرو، ایستادگی در برابر نظام سلطه، بهویژه آمریکا و متحدانش، به بخشی از حافظۀ جمعی ایرانیان تبدیل شده است.
امروز، استکبارستیزی از یک شعار سیاسی فراتر رفته و به یک گفتمان تمدنی در عرصه جهانی بدل شده است.گفتمانی که به ملتها میآموزد میتوان مستقل زیست، پیشرفت کرد و عزتمند ماند.
در این گزارش، با دو کارشناس گفتگو کردهایم تا ابعاد فکری، تاریخی و راهبردی این اصل بنیادین را بررسی کنیم.از سیر نظری تا مصادیق میدانی، از اندیشه امام تا تحقق در سیاست امروز، این نوشتار روایتی است از بیداری تمدنی ایران.
نجیبهخاتون کرمی استکبارستیزی را ریشهدار در بطن قرآن و سیره انبیا میداند و معتقد است که انقلاب اسلامی این آموزه را از عرصه عقیده به عرصه سیاست آورد.
وی گفت: مفهوم استکبار، یعنی سرکشی در برابر حق. در منطق قرآن، هر نظامی که بر محور قدرت و سلطه شکل گیرد، مصداق استکبار است.
به باور وی امام خمینی(ره) با احیای مفهوم «مستضعف و مستکبر»، دوگانهای الهی را به گفتمان سیاسی معاصر بازگرداند. «امام، سیاست را از حالت مصلحتاندیشیهای غربی خارج کرد و آن را به عرصه عدالت و مقاومت آورد.
کرمی تأکید کرد: استکبارستیزی صرفاً نفی یک قدرت خاص نیست، بلکه نفی هرگونه وابستگی فکری، فرهنگی و اقتصادی است. وابستگی فکری، خطرناکتر از سلطه نظامی است.
وی با اشاره به نقش آگاهی تاریخی ایرانیان میگوید: ملت ایران از تجربه تلخ قراردادها و تحقیرهای استعماری، به این خودآگاهی رسید که باید بر پایه ایمان خود بایستد.
در نظر شریفی، استکبارستیزی موجب شکلگیری تمدنی نوین در ایران شد؛ تمدنی که علم و دین، استقلال و عدالت را در کنار هم میخواهد.
وی افزود: امروز، این گفتمان از مرزهای ایران فراتر رفته و در جبهۀ مقاومت از لبنان تا یمن، نفس میکشد؛ این یعنی تداوم اندیشه انقلاب.
کرمی گفت: استکبارستیزی اگر از معرفت دینی و تحلیل تاریخی جدا شود، به تعصب بدل میشود و وظیفۀ ما، حفظ عمق معرفتی این گفتمان است تا همیشه زنده و مؤثر بماند.
آسیه ولدخانی کارشناس مذهبی نیزمعتقد است: استکبارستیزی در عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری معنا یافته است و نظام سلطه امروز فقط نظامی نیست؛ رسانهای، اقتصادی و فرهنگی است.
وی تأکید کرد: استکبارستیزی در سیاست خارجی ایران، مترادف با انزوا نیست بلکه نوعی دیپلماسی عزتمندانه است که بر اصل «نه سلطه میپذیریم، نه سلطه میکنیم» استوار است.
ولدخانی به نقش زنان و جوانان در تداوم این گفتمان اشاره میکند: نسل جدید اگر معنا و ریشه این اندیشه را بفهمد، میتواند آن را در قالبهای فرهنگی و علمی بازتولید کند.
وی استکبارستیزی را عامل خودباوری و پیشرفت ملی میداند: ملت مستقل، مجبور است خلاق و نوآور باشد؛ چون به جای واردات فکر و کالا، تولید معنا و دانش میکند.
وی با اشاره به تحولات منطقهای گفت: سقوط هژمونی غرب در خاورمیانه، نتیجه همین بیداری ملتهاست که از گفتمان انقلاب اسلامی الهام گرفتهاند.
وی در پایان تأکید کرد: استکبارستیزی یعنی حفظ کرامت انسان؛ چه در ایران، چه در غزه و چه در هر نقطهای از جهان که انسانها در برابر سلطه ایستادهاند.