روایت درد دل‌ها و ضرورت تکریم بزرگان

هشتم مهرماه، روز جهانی سالمند فرصتی است تا علاوه بر یادآوری جایگاه بزرگ‌ترها در خانواده و جامعه، به مسائل و دغدغه‌های آنان گوش دهیم. سالمندان تنها به خدمات رفاهی نیاز ندارند؛ آنان صاحبان تجربه و گنجینه‌های معنوی جامعه‌اند که باید صدایشان شنیده شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «نار خبر» هشتم مهرماه (اول اکتبر)، «روز جهانی سالمند» است؛ روزی که سازمان ملل متحد با هدف توجه جهانی به مسائل سالمندان تعیین کرده است. این روز یادآور حقیقتی است که هر جامعه‌ای برای رشد و پایداری خود باید به بزرگ‌ترهایش توجه ویژه‌ای داشته باشد.


کارشناسان چه می‌گویند؟

فهیمه نوایی، کارشناس مسائل خانواده در گفت‌وگو با خبرنگار نار خبر، با اشاره به اهمیت این روز گفت: سالمندان بخش جدانشدنی خانواده و جامعه هستند. نگاه به آنان نباید صرفاً از زاویه خدمات درمانی یا بازنشستگی باشد. آن‌ها سرمایه‌های اجتماعی‌اند که تجربه‌شان می‌تواند چراغ راه نسل جوان باشد.

وی ادامه داد: یکی از مهم‌ترین نیازهای سالمندان، احترام و توجه است. در بسیاری از خانواده‌ها ممکن است امکانات رفاهی فراهم باشد، اما نبودِ ارتباط عاطفی باعث احساس تنهایی در سالمندان می‌شود. اگر نسل جوان بداند که هر جوان امروز، سالمند فرداست، نگاهش به این قشر تغییر خواهد کرد.

نوایی با اشاره به تغییر سبک زندگی و کاهش دید و بازدیدها در جامعه امروز گفت: فرزندان باید بدانند که یک تماس تلفنی، یک دیدار کوتاه یا حتی گوش دادن به حرف‌های پدر و مادر سالمند، ارزشمندتر از هر هدیه مادی است.

زهرا خاطری کارشناس مذهبی در گفت‌وگو با خبرنگار ما، جایگاه سالمندان را در نگاه دین بسیار رفیع دانست و گفت: در قرآن کریم و روایات اهل‌بیت(ع) بارها بر تکریم بزرگ‌ترها تأکید شده است. احترام به سالمندان، احترام به تجربه، ایمان و ریشه‌های جامعه است.

وی افزود: پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: هر کس به سالمندی احترام بگذارد، خداوند او را در پیری عزیز می‌کند. این روایت نشان می‌دهد که تکریم سالمندان فقط یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه ضمانتی الهی برای آینده ماست.

خاطری تأکید کرد: اگر جامعه‌ای می‌خواهد ماندگار و با برکت باشد، باید سالمندان را عزیز بدارد. توجه به نیازهای جسمی، روحی و اجتماعی آنان، در حقیقت سرمایه‌گذاری برای نسل‌های آینده است.

درد دل‌های سالمندان

در حاشیه این گزارش، با چند تن از بازنشستگان ساوجی هم‌صحبت شدیم.

یکی از آنان که سابقه ۳۰ سال خدمت در آموزش و پرورش را دارد، گفت: بازنشسته که می‌شوی، انگار فراموش می‌شوی. معاش ما کفاف زندگی را نمی‌دهد و از طرفی انتظار داریم مسئولان حداقل برنامه‌هایی برای پر کردن اوقات فراغت و استفاده از تجربیات ما داشته باشند.

اسفندیاری که کارمند سابق بانک بوده، با حسرت از گذشته یاد می‌کند: زمانی برای دیگران کار می‌کردیم و امروز بیشتر وقت‌ها در خانه‌ایم. بزرگ‌ترین درد ما تنهایی است. اگر بچه‌ها بیشتر به دیدنمان بیایند، روزهایمان روشن‌تر می‌شود.

سالمند دیگری نیز با نگاهی امیدوارانه گفت: ما نسل جنگ و سازندگی هستیم. حالا که پا به سن گذاشته‌ایم، انتظار زیادی نداریم جز احترام، محبت و توجه. حقوق بازنشستگی کفاف همه مخارج را نمی‌دهد، اما چیزی که بیشتر از پول نیاز داریم، این است که احساس کنیم هنوز برای خانواده و جامعه ارزشمندیم.


محمد عسگری، بازنشسته تأمین اجتماعی نیز گفت: بزرگ‌ترین مشکل ما بازنشسته‌ها، پایین بودن حقوق و مستمری است که با مخارج زندگی امروز همخوانی ندارد. سال‌ها کار کردیم و حالا در دوران سالمندی، انتظار داشتیم آرامش بیشتری داشته باشیم.

وی افزود: دارو و درمان برای ما بسیار حیاتی است، اما هزینه‌های پزشکی روزبه‌روز بالاتر می‌رود. بسیاری از هم‌سن‌وسال‌های من از پس این هزینه‌ها برنمی‌آیند.

عسگری ادامه داد: بیشتر از مشکلات مالی، دلخوری ما از بی‌توجهی است. بازنشسته‌ها باید احساس کنند هنوز دیده می‌شوند و جامعه برایشان ارزش قائل است.

انتهای خبر/

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *